عشق با جدایی زیباست

به نام تک دانشجوی دانشکده ی قلبم

عشق با جدایی زیباست

به نام تک دانشجوی دانشکده ی قلبم

عاشقان حقیقی

روزی مردی از کنار ساحل میگذشت که کودکی توجه او را به خود جلب کرد. کودک دستانش را از آب دریا پر و سپس به لبانش نزدیک میکرد. گویی آن را مینوشید و این کار را مجددا" تکرار میکرد. مرد نزدیک کودک رفت و به او گفت: مگر نمیدانی که آب دریا شور است؟ چگونه میتوانی آن را بنوشی؟! کودک پاسخ داد: من در حال بوسیدن دریا هستم. مرد باز با تعجب پرسید: به چه علت دریا را میبوسی؟! کودک گفت: من عاشق دریا هستم و آن را ستایش میکنم. زیرا آب دریا را اشک ابرهای آسمانی میپندارم که از عشق گل های زمینی آنقدر گریسته اند که هم خود را نابود کرده اند و هم معشوقشان را. من ابرها را عاشقان واقعی میپندارم و این اشک ها را لایق هزاران بوسه میدانم. من هر روز لب های خود را در این آب میشویم تا شاید اندکی از سرشت آسمانی را در خود نهادینه سازم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد